آیا با پیشرفت علوم، توسعه تکنولوژی و آگاهی انسان به تمامی ابعاد این جهان، باز هم به احکام الهی نیاز داریم؟ یا میتوان بر عقل انسانی تکیه کرد؟ آشنایی و تسلط بیشتر بر مظاهر طبیعت، نیاز انسان به علوم ماورای طبیعی را افزایش میدهد، زیرا علم در جای فلسفه و الهیات نمینشیند. بر اساس براهین عقلی و نقلی، هر موجودی که هستی اوعین ذاتش نیست، به موجودی نیاز دارد که هستی او عین ذات اوست. این اصل با پیشرفت علم، از بین نمیرود. با پیشرفت علم، نظمهای عمیق مجهول برای انسان معلوم میشود، هرچه آگاهی انسان به اسرار زمین، آسمان، انسان، گیاه، جانور و... افزایش یابد، شناخت او به آیات الهی بیشتر میشود، در نتیجه وجود ناظم و مدبری که اینها را تدبیر میکند، روشنتر خواهد شد. همین امور عادی و جزئی روزانه، مثل نوشیدن آب که از بدیهیترین کارهای روزانه انسان است، دلیل وجود خداست، زیرا انسان و آبی که برای سیراب کردن او خلق شده، همه ممکن و فقیرند و همه به مبدئی نیاز دارند که هستی، عین ذاتش باشد. ابراهیم خلیل(علیهالسلام) نیز از سادهترین کارها برای اثبات توحید استفاده کرد: (والَّذی هُوَ یُطعِمُنی ویَسقین واِذا مَرِضتُ فَهُوَ یَشفین)[1] از این بیان معلوم میشود که علم یاور دین است و هرچه منطقه علم وسیعتر باشد، نیاز انسان به دین افزایش مییابد؛ برای مثال علم نظم را مشخص میکند و در نظر عقل، هر جا نظم هست، ناظمی نیز هست، بنابراین با پیشرفت علوم و توسعه تکنولوژی، نه تنها دین رخت نمیبندد، بلکه اهمیت دین و تأثیر آن روشنتر میشود. [1] ـ و همان که به من میخوراند و مینوشاند و چون بیمار شوم، اوست که بهبودیام میبخشد (سوره شعراء، آیات 79 ـ 80)