سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و روایت شده است که دو مرد را نزد او آوردند که از مال خدا دزدى کرده بودند : یکى از آن دو بنده بود از بیت المال مسلمانان ، و دیگرى در ملک مردمان . فرمود : ] امّا آن یکى از مال خداست و حدّى بر او نیست چه مال خدا برخى از مال خدا را خورده ، و امّا دیگرى بر او حدّ جارى است و دست او را برید . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :0
کل بازدید :32723
تعداد کل یاداشته ها : 50
103/2/30
3:59 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
مهدی نعیمی رز[42]
وَ إِنَّمَا سُمِّیَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لِأَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ فَأَمَّا أَوْلِیَاءُ اللَّهِ َضِیَاؤُهُمْ فِیهَا الْیَقِینُ وَ دَلِیلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى وَ أَمَّا أَعْدَاءُ اللَّهِ فَدُعَاؤُهُمْ الضَّلَالُ وَ دَلِیلُهُمُ الْعَمَى فَمَا یَنْجُو مِنَ الْمَوْتِ مَنْ خَافَهُ وَ لَا یُعْطَى الْبَقَاءَ مَنْ أَحَبَّهُ شبهه را برای این شبهه نامیدند که به حق شباهت دارد.امّا نور هدایت کننده دوستان خدا، در شبهات یقین است، و راهنمای آنان مسیر هدایت الهی است، امّا دشمنان خدا، دعوت کننده‏شان در شبهات گمراهی است، و راهنمای آنان کوری است. آن کس که از مرگ بترسد نجات نمی‏یابد، و آن کس که زنده ماندن را دوست دارد برای همیشه در دنیا نخواهد ماند. ((خطبه38 نهج البلاغه))

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
* ارتداد در اسلام[1] * بانوان و احکام[1] * توحید وفطرت[1] * زن در اسلام[1] * چراامام علی(ع)از علم غیب استفاده نکرد؟[1] * آیا مادران اهل بیت(ع) مطهره بوده اند؟[1] * چرادربین 124هزارپیامبرو 14معصوم فقط یک زن وجوددارد؟[1] * امام رضا(ع)وشفای مریض...[1] * شبهه تیرپای امام علی(ع)ومسکین...[1] * دلیل سلام کردن به اهل بیت(ع)..؟؟[1] * آیا اهل بیت (ع) نیازی به صلوات ما دارند؟[1] * ناسازگاری استغفارباعصمت اهل بیت(ع)....[1] * یازمندی انسان به راهبر و راهنما...[1] * افسانه غرانیق.....[1] * منحصربودن یا نبودن مقام عصمت در امامان (علیهم السلام)[1] * قدرت شهود خداوند درانبیا و امامان...[1] * ماجرای انسان وخلیفة اللهی[1] * حکومت و دین امری جمع نشدنی؟[1] * دین و حکومت؟؟؟[1] * خدا و مناجات شاعرانه دراشعار سعدی اقبال ملک الشعرا وسهراب[4] * جادوی شیطان وجن زدگی؟؟[2] * اگربگویم ظهورواقع شده چه می گویید!!!!![2] * چگونگی آثارانتظارفرج.....[1] * انتظار فرج..به چه قیمتی؟؟[1] * ویژگی های منتظران واقعی ظهور..؟[1] * معاد جسمانی+خدایی که جسم نیست!![1] آیا با پیشرفت علوم وتکنولوژی بازهم میتوان نیازمند دین بود...؟[1] از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود...؟[1] مهر 92[1] اسفند 92[6]
لوگوی دوستان
 

هدف از آفرینش جهان هستی چیست؟

همه ما در درون خود با این پرسش مواجه‏ایم که چرا خلق شده‏ایم؟ پاسخ به این پرسش با بیان دو مطلب ممکن است: نخست اینکه هدف خدا از آفرینش جهان و انسان چیست و دوم اینکه هدف ما از خلق شدن چیست؟

در پاسخ به پرسش نخست باید بگوییم که به طور کلی این سؤال صحیح نیست، چون خدا خود هدف است؛ نه اینکه هدف داشته باشد. هر کس با انجام هر کاری، به دنبال بر طرف کردن نقص خود و رسیدن به کمال است. پس رسیدن به کمال برای خدای کمال مطلق، بی‏معنی است.

بلکه درباره کمال مطلق چنین گفته می‏شود که او چون کمال مطلق و خیر محض است و یکی از شعب کمال، جود و سخاست، از چنین ذاتی خیر، احسان و جود صادر می‏شود که همان افاضه هستی است. افاضه هستی بهترین جود است.

در پاسخ به مطلب دوم نیز باید گفت که انسان موجودی است که هم می‏اندیشد و هم کار می‏کند، پس باید برای اندیشه و کار خود هدف داشته باشد. قرآن کریم هدف آفرینش انسان را نگاه الهی او به جهان هستی معرفی می‏کند: (اَللهُ الَّذی خَلَقَ سَبعَ سَموتٍ ومِنَ الاَ‏رضِ مِثلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الاَ‏مرُ بَینَهُنَّ لِتَعلَموا اَنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شی‏ءٍ قَدیر واَنَّ اللهَ قَد اَحاطَ بِکُلِّ شی‏ءٍ عِلما)[1]؛

این مجموعه آفریده شد، تا شما جهان را با نگاهی الهی ببینید و بدانید که همه اینها مخلوق یک مبدأ است، مبدئی که عین قدرت و علم است و چیزی از محدوده علم و قدرت او خارج نیست.

اعتقاد به مبدئی با علم و قدرت نامتناهی برای ما سازنده است؛ به این صورت که چون او به همه چیز عالم است، پس ما مواظبیم که به گناه آلوده نشویم و چون به همه چیز تواناست، کارها را با او در میان می‏گذاریم و فقط از او می‏خواهیم.

البته بعضی موجودات به خدا نزدیک‏ترند و از نظر کمال بر دیگران برتری دارند و می‏توان به آنها متوسل شد و از آنها شفاعت گرفت. شفاعت و توسل، نه با توحید مخالف است، نه با شرک موافق، بلکهبا توحید ناب سازگار است. اکنون همه ما هنگام تشنگی آب می‏نوشیم؛ هنگام احتیاج به روشنایی، از آفتاب کمک می‏گیریم.

در حقیقت برای نور به آفتاب و برای رفع عطش به آب متوسل شده‏ایم؛ یعنی ما به آفتاب توسل می‏جوییم؛ نه اینکه آفتاب را مبدأ نور بدانیم.

وقتی به خاندان عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) که آب حیات و نور مطلق هستند، متوسل می‏شویم، آنها را مبدأ وجود نمی‏دانیم، بلکه همان طور که آب می‏نوشیم تا زنده بمانیم، از آب حیات و زندگانی این خاندان بهره می‏گیریم تا عالِم شویم. قرآن کریم یکی از اهداف آفرینش انسان را تحصیل دانش معرفی می‏کند؛ دانشی که او را به خدا برساند و از تکیه به غیر خدا دور دارد.

در بخش عملی نیز، در آیات پایانی سوره «ذاریات» آمده است: (وما خَلَقتُ الجِنَّ والاِنسَ اِلاّلِیَعبُدون)[2]؛ هدف آفرینش انسان و جن خداپرستی و دوری جستن از غیر خداست. چون بشر در هر حال دینی دارد و به یک قانون الهی یا غیر الهی پایبند است.

اگر این قانون الهی باشد، دین شخص اسلام است: (اِنَّ الدّینَ عِندَ اللهِ الاِسلم)[3] و مسلّماً این شخص از اوامر خدا اطاعت و از نواهی او پرهیز می‏کند.

اما اگر کسی این راه را طی نکرد و نفس خود را در جای خدا نشاند، هواپرست است. بعضی می‏گویند: من هر کار که بخواهم انجام می‏دهم، هرجا که بخواهم می‏روم و...؛ یعنی دین من براساس هوس من تنظیم می‏شود. خدای سبحان در قرآن کریم در این باره فرمود: (اَرَءَیتَ مَنِ اتَّخَذَ اِلهَهُ هَوه).[4] چنین شخصی هواپرست است. بنابراین، انسان یا خداپرست یا هواپرست است؛ بر این اساس، قرآن کریم فرمود: انسان باید در بخش عمل خداپرست و در بخش نظر خدابین باشد. مجموعه این دو هدف علمی و عملی، آفرینش انسان را تشریح می‏کند.

چنان‏که پیش‏تر اشاره شد، این سؤال درباره خدا که هدف خدا از خلقت چیست، روا نیست، زیرا فاعل ناقص حتماً هدفی دارد که برای رسیدن به آن تلاش می‏کند، پس میان فاعل و هدف، کار و تلاش واسطه است، تا فاعل کمال خود را به دست آورد؛ امّا اگر آن فاعل، نامتناهی و کمال محض بود، دیگر به کار و تلاش برای رسیدن به مقصد نیازی ندارد.

در سوره ابراهیم آمده است: (اِن تَکفُروا اَنتُم ومَن فِی الاَ‏رضِ جَمیعًا فَاِنَّ اللهَ لَغَنِی حَمید)[5]؛ اگر همه مردم روی زمین کافر شوند، نقصی بر خدا وارد نمی‏شود و کمبودی برای او ایجاد نمی‏گردد.

بعضی برای کسب سود کار می‏کنند؛ مثلاً خانه‏ای می‏سازند تا در آن سکونت کنند یا آن را بفروشند.

 هدف آنها از ساختن خانه، سود بردن صاحب‏خانه است؛ گاهی هدف ساختن بنا، سود بردن نیست، جود کردن است؛ مثل کسی که از نظر مالی در وضعیت خوبی به سر می‏برد و برای کمک به پیشرفت علم و دانش، برای دانشجویان خوابگاه می‏سازد؛ او سودی نمی‏برد، بلکه جود می‏کند؛ اگر این کار را نکند، ناقص است، چون می‏خواهد به جود و سخا که یک کمال است دست یابد.

خدای سبحان نه از قسم نخست است، نه از قسم دوم؛ نه جهان را آفرید که سودی ببرد و نه به دنبال آن است که با جود به کمال برسد؛ او (غَنِی عَنِ العلَمین)[6] است. کسی که هستی محض و کمالِ صرف است، به کار و تلاش برای رسیدن به کمال نیاز ندارد، بلکه چون عین کمال است، جود و سخا از او نشأت می‏گیرد؛ او خود هدف است و عین الهدف، منزّه از آن است که هدف داشته باشد.

ـ خداوند است که هفت آسمان را و از زمین همانند آن‏ها را آفریده‏است. فرمان (وی) میان آن‏ها فرود می‏آید تا بدانید که خداوند بر هر کاری تواناست و اینکه دانش خداوند فراگیر همه چیز است (سوره طلاق، آیه12)[1]

[    2     ] ـ سوره ذاریات، آیه 56    

[    3     ] ـ بی‏گمان دین (راستین) نزد خداوند اسلام است؛ سوره آل‏عمران، آیه 19

[   4] ـ آیا آن کس را دیده‏ای که هوای نفس خود را خدای خویش گرفته‏است؛ (سوره فرقان، آیه43)

[5] ـ سوره ابراهیم، آیه 8

[6] ـ بی‏گمان خداوند از جهانیان بی‏نیاز است (سوره آل‏عمران، آیه 97(