سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جانها، طبیعت های بدی دارند و حکمت است که از آنها باز می دارد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :11
بازدید دیروز :0
کل بازدید :32727
تعداد کل یاداشته ها : 50
103/2/30
4:27 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
مهدی نعیمی رز[42]
وَ إِنَّمَا سُمِّیَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لِأَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ فَأَمَّا أَوْلِیَاءُ اللَّهِ َضِیَاؤُهُمْ فِیهَا الْیَقِینُ وَ دَلِیلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى وَ أَمَّا أَعْدَاءُ اللَّهِ فَدُعَاؤُهُمْ الضَّلَالُ وَ دَلِیلُهُمُ الْعَمَى فَمَا یَنْجُو مِنَ الْمَوْتِ مَنْ خَافَهُ وَ لَا یُعْطَى الْبَقَاءَ مَنْ أَحَبَّهُ شبهه را برای این شبهه نامیدند که به حق شباهت دارد.امّا نور هدایت کننده دوستان خدا، در شبهات یقین است، و راهنمای آنان مسیر هدایت الهی است، امّا دشمنان خدا، دعوت کننده‏شان در شبهات گمراهی است، و راهنمای آنان کوری است. آن کس که از مرگ بترسد نجات نمی‏یابد، و آن کس که زنده ماندن را دوست دارد برای همیشه در دنیا نخواهد ماند. ((خطبه38 نهج البلاغه))

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
* ارتداد در اسلام[1] * بانوان و احکام[1] * توحید وفطرت[1] * زن در اسلام[1] * چراامام علی(ع)از علم غیب استفاده نکرد؟[1] * آیا مادران اهل بیت(ع) مطهره بوده اند؟[1] * چرادربین 124هزارپیامبرو 14معصوم فقط یک زن وجوددارد؟[1] * امام رضا(ع)وشفای مریض...[1] * شبهه تیرپای امام علی(ع)ومسکین...[1] * دلیل سلام کردن به اهل بیت(ع)..؟؟[1] * آیا اهل بیت (ع) نیازی به صلوات ما دارند؟[1] * ناسازگاری استغفارباعصمت اهل بیت(ع)....[1] * یازمندی انسان به راهبر و راهنما...[1] * افسانه غرانیق.....[1] * منحصربودن یا نبودن مقام عصمت در امامان (علیهم السلام)[1] * قدرت شهود خداوند درانبیا و امامان...[1] * ماجرای انسان وخلیفة اللهی[1] * حکومت و دین امری جمع نشدنی؟[1] * دین و حکومت؟؟؟[1] * خدا و مناجات شاعرانه دراشعار سعدی اقبال ملک الشعرا وسهراب[4] * جادوی شیطان وجن زدگی؟؟[2] * اگربگویم ظهورواقع شده چه می گویید!!!!![2] * چگونگی آثارانتظارفرج.....[1] * انتظار فرج..به چه قیمتی؟؟[1] * ویژگی های منتظران واقعی ظهور..؟[1] * معاد جسمانی+خدایی که جسم نیست!![1] آیا با پیشرفت علوم وتکنولوژی بازهم میتوان نیازمند دین بود...؟[1] از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود...؟[1] مهر 92[1] اسفند 92[6]
لوگوی دوستان
 

چگونه انسان می‏تواند به مقام خلافت و جانشینی خداوند در زمین دست یابد؟

راه رسیدن به خلافت الهی که همان راز آفرینش بشر است، علم صائب و عمل صالح است که نموداری از آن، در دو محور معرفت و عبادت بازگو می‏شود    :

یکم. (اَللهُ الَّذی خَلَقَ سَبعَ سَموتٍ ومِنَ الاَ‏رضِ مِثلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الاَ‏مرُ بَینَهُنَّ لِتَعلَموا اَنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شی‏ءٍ قَدیر واَنَّ اللهَ قَد اَحاطَ بِکُلِّ شی‏ءٍ عِلما)[1]؛ در این آیه هدف خلقتِ مجموع نظام کیهانی که انسان نیز جزئی از آن است، معرفت بشر به قدرت نامتناهی و علم نامحدود خداست؛ این دو ذاتاً عین هم‏اند، اگرچه از نظر مفهومی با هم متفاوت‏اند، زیرا نامحدود تعدّدپذیر نیست    .

دوم. (وما خَلَقتُ الجِنَّ والاِنسَ اِلاّلِیَعبُدون)2 ؛ جنّ و انس، فقط برای پرستش خدا خلقت یافتند؛ یعنی انسان اگر بخواهد به هدف والای خود که جانشینی خداست، نایل گردد، منحصراً باید خدا را عبادت کند؛ به گونه‏ای که بتواند بگوید: (اِنَّ صَلاتی ونُسُکی ومَحیای ومَماتی لِلّهِ رَبِّ العلَمین)[3]، آن‏گاه همه شئون فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... او صبغه عبادی می‏یابد    .

آیا مقام جانشینی خداوند، مخصوص انبیا(علیهم‌السلام) است یا انسان‏های دیگر هم می‏توانند به این مقام برسند؟

همان‏گونه که نبوت درجاتی دارد: (ولَقَد فَضَّلنا بَعضَ النَّبِیّینَ عَلی بَعض)[4] و رسالت مراتبی: (تِلکَ الرُّسُلُ فَضَّلنا بَعضَهُم عَلی بَعض)[5]، خلافت نیز از مراتب و درجاتی برخوردار است. همه انبیا، اولیا و مؤمنان صالح، خلفای الهی‏اند؛ لیکن در درجات و مراتب مختلفی به سر می‏برند   .

جانشینی خدا به این معنی است که انسان همه کارها را از طرف خدا و به عنوان مظهر و آیت خدا انجام دهد. خدای سبحان فرمود:

وقتی مالی حلال به دست آوردید، در انفاق آن خلیفه (جانشین) من باشید و بدانید که این مال از آن شما نیست. خدا در این آیه اصول مالکیت و روابط اقتصادی را میان انسان‏ها پایه‏ریزی کرد؛ یعنی هرکس چیزی از راه حلال کسب کرد، مال اوست؛ اما این مالکیت در امور مربوط به خدا جریان نمی‏یابد و شخص نمی‏تواند بگوید که این چیز مال من است و مال خدا نیست. انسان فقط در نسبت با دیگر هم‏نوعان خود، می‏تواند ادعای مالکیت داشته باشد و در مقابل خدا، فقط امین و خلیفه است، از این‏رو در قرآن کریم آمده است: (وءاتوهُم مِن مالِ اللهِ الَّذی ءاتکُم)[6]؛ از مال خدا که به شما عطا کرده است، انفاق کنید. با این‏که در قرآن کریم در موارد مختلف از (اَمولُکُم)[7] سخن به میان آمده است: (لِلرِّجالِ نَصیب مِمَّا اکتَسَبوا ولِلنِّساءِ نَصیب مِمَّا اکتَسَبن).[8

پس مقام خلافت مقامی است که هر انسان شایسته‏ای می‏تواند عهده‏دار آن شود. البته خلافت درجات بسیاری دارد و انسان مؤمن به اندازه ایمان و عمل صالح خود، خلیفه و جانشین خداست.

(1) -12سوره طلاق، آیه  

[2] ـ سوره ذاریات، آیه 56.

[3] ـ سوره انعام، آیه 162.

[4] ـ سوره اسراء، آیه 55.

[5] ـ سوره بقره، آیه 253

[6] ـ سوره نور، آیه 33

[7] ـ سوره انفال، آیه 28؛ سوره سبأ، آیه 37؛ سوره محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، آیه 36؛ سوره منافقون، آیه 9 و سوره تغابن، آیه 15.

[8] ـ سوره نساء، آیه 32